www.zirnevis-online.co.tv
بزرگترين و به روز ترين سايت زيرنويس فارسي

 

من هيچوقت به پليس نگفتم که تو کجا بودي
mehdi_r836 با افتخار تقديم مي کند
mehdi_r836@yahoo.com

به من اعتماد داري ؟
اين چيزيه که من مي خواستم ازت بپرسم

قبل از اينکه پليس ها دستگيرم کنن

منم هيچوقت جوابش رو نگرفتم

دادگاه اتهامات رو از روي من برداشته
من آزادم

مي تونيم اون چيز هاي ترسناک رو

همين الان از پات در بياريم
تاکسي منتظره

من با اسسپنسر مي رم

خب آقاي فيتز چطور بود ؟

هر دپارتمان انگليسي يکي از اينها رو داره

پر از جذابيت و تعهد

اين ديوونگيه. تو نمي توني اينجا بموني

هي اگه جايي براي موندن مي خواي

يه کاناپه قدييمي تو زير زمين ما هست

 

مادرم هيچوقت نمي فهمه

 

فهميدم معني پيام چيه

اون بد نيست
اون شماره 214 ست

همش اميلي

.................... :*........................

 

هيچي نگو

در هر حال اين توبي که داري روش پافشاري مي کني
بايد تموم شه

بيا نزديک تر
من فکر مي کنم اون خطرناکه

و من فکر مي کنم تو نياز به کمک داري

مليسا اسپنسر
من باردارم

 

آقاز فيتز من بايرون منت گومري هستم

درباره ملاقاتمون متاسفم

و دوست دارم باهاتون صحبت کنم
خب ممکنه بتونيم يه آبجو با هم بخوريم؟

 

اگه مي خوايين نقش منفي رو داشته باشين

بايد ثبت نام کنيد و جلوي در اتاق کنفرانس منتظر باشين

تا زماني که اسمتون رو صدا بزنن

مرسي و موفق باشيد

 

با اوئن خطي که راجع به مدال دزديده شده است شروع کن

چرا اون کفش نپوشيده ؟

چون اونقدر قدش کوتاه به نظر مي رسه
که بتونه نقش يه بچه 8 ساله رو بازي کننه

خط من کدومه ؟

 

من چيزي راجع به مدال نمي بينم

 

نه اون علت اينه که بچه 8 ساله
همکلاسيش رو مي کشه

مدال خوش خطي
واسه همينه که بهش مي گن نقش منفي

مدال خوش خطي واقعا ؟

تمام نقشت رو خوندي ؟

 

به من نگاه نکن
هانا اونيه که داره سعي مي کنه

من فقط اينحام که اون به نظر بلند قد تر بياد

چرا من بايد تمام نقش رو بخونم ؟

من نمي خوام مادر نقش منفي باشم

منن مي خوام اونيکي مادره باشم
هموني که هميشه مشروب مي خوره

توضيح نده
تو هنوز ....

مي خواي به من اعتراش کني که اون قوطي
مشروب رو به مجلس رقص آورردم؟

من به والدين ديگه اي احتياج نددارم اسپنسر.
يکيش کفايه

خب کسي هست که بدونه کيلب تو زير زمين شماست ؟

نه ولي *اي* ميدونه

 

مي خواي چيکار کني ؟

مي خوام به مادرم بگم قبل از اينکه *اي* بهش بگه

مي خوام ازش بپرسم که کيلب مي تونه تو اتاق مهمان بمونه؟

سلام هانا و دار و دستش

سلام مونا
اون تو چه خبره ؟

در واقع
من بدست آوردمش عالي بود

فکر کنم آقاي فيتز گريه کنه

خوبه مونا
فکر کنم بقيه ما ببايد بريم خونه

نه اون قسمت کوچيکي نيست

تنها قسمتيه که اونو تو کتاب سال نمي نويسن

 

موفق باشي

 

چرا تو تست بازيگري نمي دي ؟

شما يه جوري با کارگردان ارتباط داري
بسه

اون کراواتي که تو بهش دادي رو پوشيده؟
بسه!

عاليه که بعد از مدرسه با

شما دو تا باشيم و بهتون مثل يه زوج نگاه کنيم

خبر تازه
فقط به اين خاطر که ما تو اين قسمت ساختمون هستيم

به اين معني نيست که ما مي تونيم يکدفعه تمام
چراغ ها رو روشن کنيم و. با هم برقصيم

اينکه شروع پارتيه شبانست

سلام آريا
سلام ازرا

کارت تموم شد؟

هيچوقت اينجوري نبوده که ما بتونيم

به يه قرار دو نفره با شما ها بريم

هيچوقت برامون عکس نفرستادي

عکس؟
هانا ما همديگه رو تو آپارتمانش مي بينيم

اونجا که پارک آبي نيست
ما فقط مي گيم که اون قشنگه

باور کنين مي دونم

 

ايکاش مي تونستم

 

ولي نمي تونم
اونيکيي صحنه تو کجاست؟

 

آقاي فيتز تو سالن اجتماعاته؟

آه من دقيقا اينجام جنا
چيکار مي تونم برات بکنم ؟

نمي دونم که علاقه اي داريد يا نه

ولي من مي خوام براي نمايش يه موسيقي بسازم

البته . عاليه. با فلوت؟
بله

علتي داره که اين نمايش رو انتخاب کردين؟

يکي از علايق منه

مضمونش بسيار الهام بخشه

اوه ، الهام بخش؟

 

من شيفته ماهيت شيطانيش شدم

www.zirnevis-online.co.tv
بزرگترين و به روز ترين سايت زيرنويس فارسي

 

ماما

 

اوه سلام
تو رو که بيدارت نکردم؟

 

يه جورايي

 

داري تو جعبه مي ذاريشون يا داري در مياري ؟

يکم از هر دوتاش

مي دوني مي خوام يه اتاق درست کنم

بچه با يه عالمه وسايل مياد

 

آره وقتشه که از شر بعضي از اين وسايل بدرد نخور خلاص شم

چي توشه ؟

آشغال، بيشتر ، کتاب سال

دستکش بيسبال جوايز

وسايلي که مادرم احتمالا بيشتر از من بخوادشون

گوش کن ميتوني اين لبه هاش رو برام پايين
نگه داري؟

 

اين يه دستگاه چسب زنيه
قرار نيست صدمه ببيني

مي دونم
واقعا ؟

چون هر وقت نزديکن مي شم فرار مي کني

 

بايد برم براي مدرسه آماده شم

آره مليسا بهم گفت

که تو بهش در مسابقه شنا گفتي

 

تو فکر مي کني من بايد کاري انجام بدم در رابطه با

اتفاقي که براي آليسون دالرنتيس افتاد

 

خب براي اينکه بدوني، من کاري نکردم

 

فکر ميکني من شکفت زده نشدم که پايان کاش اونجوري بود

قراره معني اين چي باشه ؟

معنيش اينه که دوستت آليسون يه رواني بود

کسي که نه رو به عنوان جواب قبول نمي کرد

باشه. يکي احتمالا از دستش خسته شده بود

آره شايد هم تو از دستش خسته شده بودي

گوش کن رابطه ما

در دو کلمه خلاصه مي شد
برو گمشو

درسته خب خيلي بده که اون اينجا نيست که از خودش دفاع کنه

بهم اعتماد کن
اون هرگز در اين موقعيت بازي نمي کرد

دوستت آليسون هميشه در حال حمله کردن بود

 

من تازه اين شير رو نخريدم ؟

ترش شده ؟

خاليه

 

و همينطور ظرف کره

چرا يه عالمه از مواد غذاييمون کم ميشه؟

ممکنه من براي خودم و کيلب چند تا ساندويچ
پنير درست کرده باشم

اون چند بار براي شام موند

فکر کردم راجع به اين موضوع با هم صحبت کرديم

من درباره اين رابطه دوستيتون خيلي راضي نيستم

مادر وضعيت خونش مزخرفه

والدينش باهاش مثل يه چيز زائد برخورد مي کنن

هانا خانواده هاي زيادي بيرون از اينجا هستند

که اون مي تونه با اونها زندگي کنه
فقط ما نه

و هيچ شکري هم باقي نمونده

 

اوه آره ما براي دسر برواني درست کردم

 

خب حدس مي زنم که زمان بدي هست که ببينيم

که اون مي تونه چند شبي رو در اتاق ممان بمونه؟

 

آه جالبه حالا اتاق مي خواد؟

اون هيچوقت نخواست
من مي خوام

 

منظورم اينه که تو چي دربارش فکر مي کني

که براي درس خوندنمي خواد بمونه
يا براي يه خواب شبانه خوب ؟

هانا ما به حرريم خصوصيمون احتياج داريم

عمو زاده خانم پاتر هنوز اون بيرون سرگردونه

و ما هيچ کاري براش نمي کنيم

من همدردي تو رو تحسين مي کنم

 

ولي در باره قضاوت تو نگرانم

پي جوابت اينه که ممکنه ؟

 

و حالا راجع به حس شنواييت هم نگرانم

ديرم شده
دوستت دارم

 

رفت

 

صبح بخير

 

چقدرشو شنيدي ؟

 

بين تو و مادرت؟
زياد نشنيدم

 

آه من يکم از مواد غذايي رو تو ايوان پشتي گذاشتم

هديه رفتن من

کيللب ، يخ کني.

ممن باهاش حرف زدم

گفت يه دختر با قضاوت ضعيف که يه گربه تو کلاهش داره

 

سورپرايز

اوه سلام. اين چيه؟

روزنامه ت
من که اشتراک ندارم

اوه

 

چي شده؟ اينجا چيکار مي کني؟

هيچي
فقط مي خواستم قبل از مدرسه باهات صحبت کنم

درباره اينکه پدرت مي خواد منو با خودش براي خوردن
آبجو ببره ؟

نمي خوام اونکار رو بکنم آريا

مي تونم بپيچونمش
نه تو اونو نمي پيچوني

مي خوام تو ساعات عالي ي رو باهاش بگذروني

چرا؟
چون

عالي مي شه که پدرم ببينه تو چه آدم ويژه اي هستي

 

مي خوام دوستام هم ببينن

و چرا يهم برات مهم شده

که دوستات راجع به من چي فکر مي کنن؟

 

تو بهشون راجع به ما گفتي ؟

ممممممممممممممم

دوستات فکر مي کنن من آدم خوبي هستم

 

من اسپنسر و هانا رو در نمايش به بازي گرفتم

واقعا؟
عاليه براشون از لحاظ رواني خوبه

 

مشاور صحنه تو کيه؟

چند تا از بچه ها درخواست دادن
چطور؟

خب تو هر روز بهد از مدرسته و

و آخر هفته ها رومي گذروني با......
خب اگه من مشاور صحنه تو باشم

مي تونيم هميشه همديگه رو ببينيم

در محوطه مدرسه
** اينم از سياست زنانه**

و خارج از محوطه مدرسه
اين به ما اين بهونه رو مي ده

که بالاخره يه قهوه بيرون اين آپارتمان کوچيک بخوريم

 

من اين آپارتمان کوچيک رو دوست دارم

دوست دارم خيلي

آريا

 

بيا. بذار مشاور صحنه تو باشم خواهش مي کنم؟
** نقشه ب**

يه قسمت از من مي گه اين يه ايده وحشتناکه

ولي من با اون قسمت صحبت نمي کنم

فقط بگو باشه ازرا
زود باش فقط بگو

بگو.
باشه

 

کيلب مي توني ريمل مژه منو بهم بدي؟

من تو حمومم

 

مي تونم بيام تو و ورش دارم؟
البته

 

ميدونين اگه سر دوشي رو تميز کنين

فشار آب باور نکردني اي رو خواهيد داشت

درستش کن

 

هانا

 

تلفنم تو حمومه؟

 

اوم من زير دوشم مادر

 

نصف راه رو تا بانک رفتم

وقتي فهميدم همراهش ندارم

 

اين شارژر چشه؟

من فقط 3 خط دارم
*خطوط شارژ*

من واقعا نمي تونم الان صحبت کنم مادر

شامپو مي ره تو دهنم
**تو همونطوري سقف رو نگاه کن باشه؟**

 

باشه

 

باشه براي شام مي بينمت

 

*نگفتم بالا رو نگاه کن؟*

 

مي خواي حولت رو باهام شريک شي؟

 

*به اين مي گن اولين جرقه*

عاليه
اين واقعا اون قسمتيه که مي خواستي درسته؟

آره واقعا عاليه

 

اگه همه شما بچه ها بودين

شايد من بايد نقش شمع رو بازي مي کردم

چرا پيج مک کالر بهت زنگ مي زنه ؟

هنوز اذيتت مي کنه؟

نه اون.....
ما الان با هم خوبيم

واقعا؟ اگه اون بهت نزديک ميشه که غرقت کنه چي؟

اون يه پسر عمو تو ارتش داره

و يه جورايي راجع بهش نگرانه

 

تو و توبي فهميدين

که اون نوشته بريل معنيش چي بود ؟
214 يعني چي؟

نفهميدين فهميدين؟

دقيقا نه ما داريم روش کار مي کنيم

 

من بايد کتاب فرانسه اونو براش بعد از مدرسه ببرم پس....

مي تونم؟

 

من بعد از اينکه اتهامات ازش برداشته شده نديدمش

و يه جورايي دوست دارم بازم باهاش حرف بزنم

 

آره

 

شايد حالا اون بيشتر مايل باشه که به حرفام گوش بده

وقتي بهش بگم که من اونو تو اين دردسر ننداختم

 

به چي داري نگاه مي کني؟

 

حتي نمي دونستم اونا همديگه رو مي شناسن

 

خيلي چيز ها هست که ما نمي دونيم

 

اون چيه؟

 

اون چيه که داده بهش؟

 

خب نمايش با يه سوال جالب شروع ميشه

آيا انسانها شيطان متولد ميشن يا صفات شيطاني رو ياد مي گيرن؟

من يه سري وسايل اضافي آوردم

که به شما بچه ها يه پيش زمينه فکري بدم

 

چي شده ولما؟

تو ديشب يه روياي زننده راجع به شوگي داشتي ؟

 

من تو حموم باهاش بودم

اون راجع به روياهاي خيس حرف مي زني

نه اون يه رويا نبود
اون تو خونه ما دوش گرفت

تو کاري هم کردي؟

نه هيچ اتفاقي نيافتاد

خب آب هدر دادن بود

 

تو باهاش هستي يا نه؟

باه مي دوني
من فقط گيج شدم

 

زود تصميم بگير
پسراي بد فقط سالي يکبار دوش مي گيرن

 

کمک مي خواي ؟

اوه نه من خوبي مرسي

 

خب پيشنهاد مي کنمم شما اين ررمان رو بخونين

و نظرتون رو بگين
من فصل اولش رو کپي کردم

 

برش مي دارم مرسي

چرا از اين کار دست نمي کشي؟

 

اوه آريا حالا که بلند شدي

مي توني يه لطفي در حقم بکني؟

اوه البته . چي مي خواي مونا؟

مي توني از دستگاه سکه اي برام چند تا آدامس بگيري؟

فکر کنم بايد اول اينا رو پخش کنم

ولي هرکسي مي توني بره پيش دستگاه سکه اي
وقتي زمان استراحت شروع شد باشه؟

 

فکر مي کنم خواهيد ديد حتي با رمان

رودا يه بچه 8 ساله نيست

فقط سرايدار....

 

بله

آه حدس مي زنم اين باشگاه تقويت تيم اول دانشکده نباشه

اشتباه من بود ببخشيد

 

بياييد همه به صحنه اول يه نگاهي بندازيم

با رودا و سرايدار
اگه به صفحه 25 بريد

خيلي مرموزه!

نمي تونم باور کنم تو اونو بوسيدي

هممون مي خوايم ببوسيمش

هيچوقت

تو اون مهموني وقتي اون به آدم بزرگ تو حياط بود

اوني که آليسون ما رو برد توش

من نه
آره تو

 

تو خيلي بدي

 

تو اينا رو درست کردي؟

کجا اين عکس رو از من گرفتي؟

من شبيه مادرم افتادم

اون مادرته

 

خب شماها مي تونين بعددا ازم تشکر کنين

 

صبر کن پس....

حالا..... حالا مي خواييم چيکار کنيم؟

مثل سسن جديدتون رفتار کنين

 

اوه ببخشيد
معذرت مي خوام

 

هي اسپنس
اون دوست پسر جديد خواهرت نيست؟

 

واقعا؟
چيزيه که من فکر مي کنم
تو فکر نمي کني؟

يه جورايي جذابه
مثل دوستاش

آروم باش اون يکمي ازت بزرگ تره

امشب نه
چون من 26 سالمه

اونو بذار کنار

آره و کلاس رياضي ميره
تو 21 سالته

 

باشه فقط برو بالا

به نظر مي رسه آقاي مليسا داره خانوم
رو براي يه تور مسافرتي ويژه مي بره

شايد فقط داره مي بردش حموم

يا شايدم دنبال يه اتاق خالي مي گرده تا
اون بتونه دراز بکشه

آره روي اون

 

چيه ؟

 

شما راهب هاي باکره رو نمي دونم

اما من اينجام تا خاطراتي داشته باشم

بيايد تقسيم بشيم و بگرديم
نيمه شب همديگه رو همينجا مي بينيم

 

تو بايد اون شب يه چيزي به خواهرت مي گفني

مثل چي ؟
من مهموني دوست پسرت رو خراب کردم؟

در اونصورت من مرده بودم

انگار خواهرت نمي دونه؟

آره من نقش منفي رو دارم

هانا راجع به اين چي فکر ميکني که سرايدار

تنها کسيه که مي دونه دختر کوچولو دروغ نمي گه

 

اوم
چون سرايدار خودش رو مثل بچه ها مي بينه

 

مثل موقعيه که ما شکسپير مي خونيم

و ازرا راجع به احمق ها حرف مي زنه

و چطور اونها مي تونن برن با گفتن اينکه

 

چيزهايي که بقيه نمي تونن
* خودش يادش رفت چي مي خواست بگه*

بيايد فقط رو نمايش تمرکز کنيم

 

باشه؟

 

سلام

 

اسپنسر ازم خواست که کتاب فرانستو برات بيارم

دليلي هست که خودش نمي خواست اينکار رو بکنه ؟

نه هيچي

من عملا اونو از دستش کش رفتم

مي خواستم

 

من بايد ميومدم دم در خونتون

فهميدم کي منو به دردسر انداخت

جنا بود

 

روش اون براي اينکه من رو نزديک خونه نگه داره

 

خب الان ديگه کسي نمي تونه اونکار رو انجام بده

 

واقعا احساس خوبيه که ميدونم هر جا دلت بخواد مي توني بري

من حتي احساس بهتري خواهم داشت وقتي شروع به حرکت کنم

 

خب من فکر مي کردم

شايد بتونيم بعضي وقتا بريم بيرون و جشن بگيريم

 

حالا که اين ماجرا تموم شده

چه اتفاقي براي مايا افتاد؟

 

منظورم اينه که مثل دوست جشن بگيريم

صبحانه يا يه چيزي تو اين مايه ها

 

من صبحونه رو دوست دارم

 

فردا؟

 

نگو که هنوز داري ار مي کني

نه فقط دارم مققدمات رو آماده مي کنم

دوست دارم مثل احمق ها فکر کنم

اونا واقعا بعضي از چيزايي رو که اينجا مي ذارم رو مي خونن

خوبه چشمه هاي ابدي اميد

به خودت نگاه کن درس مي دي مي نويسي

نمايش مدرسه رو کارگرداني مي کني

واقعا براي آبجو هم وقت داري؟

البته فقط به دانش آموزهام نگو

اون فقط باعث ميشه اونا بيشتر دوست داشته باشن

اگه امکان داشته باشه

دخترم فکر مي کنه تو خيلي خونگرم هستي

و مي دوني چيه ؟

بعد از خوندن داستانهات

که آريا بهم داد منم باهاش موافق شدم

 

ولي مي خواستم بگم که خيلي جسورانه هست که

شما خودتو ن رو در معرض دانش آموزها قرار مي ديدن

 

يالا به نظر مي رسه به اون آبجو احتياج داشته باشي

 

باشه کتش رو بردار برو سمت چپ

و بعد از در بندازش بيرون

اول مي تونه ناهار بخوره؟

 

با تو صحبت نمي کردم

اوه تو يکي رو تو اتاق زير شيرووني هم داري ؟

من دارم خط هاي خودم رو ياد مي گيرم

مي تونم کمک کنم؟
نه

 

مي تونم سانددويچ درست کنم؟

نه

 

خب روزت چطور بود؟

مال من که شروع عجيبي داشت

داشتم دوش مي گرفتم...
آره مي دوني چيه

مي توني ساندويچ درست کني
و مي توني بخوريش

من بايد تمرين کنم که مثل مست ها باشم

مي تونم کمک کنم؟

نه

 

مرسي

 

بفرماييد

مي دوني وقتي داشتي راجع به نوشته هات حرف مي زدي

خيلي آروم تر به نظر ميومدي

تا اينکه راجع به کار روزانت صحبت مي کردي

تو که چيزي رو تو اون دبيرستان مخفي نمي کني مي کني؟

چي؟

گوش کن ازرا من آدمهاي با استعداد زيادي رو مي شناسم

که هيلي مي ترسدن روي استعداد خودشون
شرط بندي کنن

نه نه نه من نه
من عاشق درس دادن تو دبيرستانم

البته که عاشقشي

منظورم اينه که هر کسي عاشق اولين کلاسشه

شما با اونها به يه شيوه خاص ارتباط برقرار مي کني

ولي فراموش نکن... همون بچه ها

که تو عاشقشوني بالاخره مي رن ميدوني که؟

مي دوني که زمان خيلي سريع مي گذره

منظورم اينه که آريا الان داره راجع به
يه کالج در کاليفرنيا فکر مي کنه

 

مي دوني اگه تو در حد کالج درس بدي

وقت بيشتري براي نوشتن داري

 

من به کمکت نياز دارم

چه خبره ؟

 

من ديدم ايان به جنا تو مدرسه يه بسته داد

خب؟
خب تو هيچ نظري نداري که چي توش بود؟

نه
اونا چطور همديگه رو مي شناسن؟

اون مربيه
اون تو چه تيمي بازي مي کنه؟

نمي خوام از جنا بپرسه؟

 

ما اين روز ها زياد حرف نمي زنيم

تو نمي خواد باهاش حرف بزني فقط

 

تلفنشو بيار .
چي؟

ما بايد بدونيم اگه ايان تو ليست تلفن هاي اخير ش هست

و هانا دوستي داره که مي تونه قفلش رو باز کنه

من تلفنش رو نمي دزدم

توبي ما نمي تونيم که

بفهميم 214 چه معني اي ميده

 

ايان بايد کسي باشه که اونطرف خط باهاش صحبت مي کنه

نمي دونم
بايد مراقب باشم

اگه شروع به دزديدن کنم
نمي تونم از زيرش در برم

فقط مي خواي منتظر بموني

براي تکه ديگه اي از شواهد که تو اتاقت گذاشته مي شه

 

تا وقتي که قاتل واقعي رو نشناسيم

کابوس تو هيچوقت تموم نمي شه

 

ما به تلفن جنا احتياج داريم

www.zirnevis-online.co.tv
بزرگترين و به روز ترين سايت زيرنويس فارسي

صبح بخير

اميلي ؟

آره

 

توبي اينجا نيست

 

يا شايد هم اينجايي که منو ببيني؟

 

اون اينجا نيست؟
ما ....

گفتم که براي صبحونه مي برمش بيرون

خب اون با اسپنسره

امروز زود ررفت بيرون

گفت بايد تکاليفش رو انجام بده

 

مسخرست نيست؟

 

چي؟

احساس اينکه تو انتخاب دوم باشي

 

کي مي تونم پسش بگيرم؟

زياد طول نمي کشه

 

چيزي خوردي؟
نون توست مي خواي؟

تمامش گندمه باشه؟

عصباني ميشه وقتي من وسايلش رو دست مي زنم

من يکبار از طرف خواهرم تهديد شدم

که انگشتم رو مي شکونه اگه از شونش استفاده کنم

 

توبي مي تونم ازت يه چيزي بپرسم؟

 

چرا آليسون مطمئن بود که

تو جاسوسي ما رو مي کردي تو اون
شبي که اون اتفاق براي جنا افتاد؟

 

مي بخشي
نبايد...

من هيچوقت جاسوسي کسي رو نکردم

من هيچوقت پنجره خونه کسي رو نگاه نکردم

دوستت آليسون اونو از خودش در آورده

چرا؟ چرا تو؟

چون اون فکر مي کرد يه چيزايي ازم داره

اون درک نمي کرد واقعا چه اتفاقي داره ميافته

و اون ازش برعليه من استفاده کرد

خب به نظر مي رسه اون يه چيزايي از هممون داشته

شايد ولي تو دلت نمي خواد تو شهري زندگي کني

که همه باور دارن تو اونو کشتي

همه نه

تو هم همينطور

 

آره حدس مي زنم منم همون کار رو کردم

 

ولي بهش افتخار نمي کنم

 

تمام اين چيزها راجع به آليسون

هيچوقت احساسي در من ايجاد نکرد

 

هنوز که ايجاد نکرده

 

سلام هنوز داري نوار مي چسبوني

فکر کردم ازم خواستي همين کار رو بکنم

من خواستم فقط مطمئن نيستم که مردم با پاي خودشون بيان

 

ببين من بخاطر اشتباهي که ديروز کردم عذر مي خوام

 

ولي فکر نمي کنم کسي متوجهش شده باشه

اوه چرا

 

بيشتر مراقب خواهم بود
قول مي دم

 

اوه آبجو خوري با پدرم چطور بود؟

راجع به چي حرف زدين ؟

خيلي چيزها اون بهم گفت که بهم کمک مي کنه که
در کالج هاوس کار گير بيارم

چرا؟ تو الان هم کار داري

ولي اينجا فقط يه کلاسه

و اين مي تونه به چيزهاي بيشتري منجر بشه

چرا تو به چيز بيشتري نياز داري؟

 

حقيقت اينه که من به چيز کمتري احتياج دارم

اگه تو هاوس کار کنم

وقت بيشتري خواهم داشت که به نوشته هام برسم

آره ولي درس دادن اينجا

جلوي نوشتنت رو نمي گيره. مي گيره ؟

نه کاملا ولي من بايد راجع به آينده هم فکر کنم

 

پس برنامت اينه که از اينجا بري؟

 

شايد در نهايت اما تو هم همينطور ...

در نهايت ميري درسته ؟

 

اوه سلام آقاي فيتز

 

اوه آريا من يکم تشنمه

آيا هيچ شانسي هست که برام چيزي بياري ؟

 

اوه تو بايد ببري چايي خودتو بگيري مونا

من مدير صحنه هستم نه خدمتکار

 

اوه تو بالاخره يکي رو گاز مي گيري

 

اينو از کجا آوردي از سال 2020 ؟

اين مال يکيه که نمي تونه ببينه

باشه خب يکي که مي تونه

شايد يکي بتونه به ناسا زنگ بزنه که روشنش کنه

 

اوه هر مدت که مي خواي مي توني داشته باشيش

نه فقط 1 ساعت بايد هرچه زودتر

برش گردونم يا شخصي که

اونو قرض گرفته ممکنه تو دردسر بيافته

 

ممکنه

دزديدن تلفن يه آدم کور ؟
مردم آزاريه

 

براي آخر هفته مي خواي چيکار کني

لگن يه پيرزن رو بشکوني؟

فقط به محض اينکه تونستي به اسپنسر برش گردون باشه؟

 

محل نشستن شخصيت من کجاست؟

هنوز آمادش نکردم مونا

اون شنبه به دستمون ميرسه

براي اونايي که تازه رسيدن

صحنه نوار بندي شده تا محل اتاق مشخص بشه

و ميز پشتيبان انبار رو مشخص مي کنه

صبر کن اين شنبه؟
من نمي تونم شنبه اينجا باشم

 

من فقط يه ايميل فرستادم

براي اونايي که تماس گرفته بودن براي تمرين

خب به من هم زنگ زدي يا نه ؟

ما اون صحنه رو شنبه تعطيل کرده بوديم

من فکر کردم اعلام کرده بودم
نگفتي؟

آقاي فيتز مي تونين راهي پيدا کنين که ما اينجوري سرگردون نشيم؟

من همينجا بهت قول مي دم مونا

آريا بهشون رسيدگي مي کنه

 

من فقط از کارگردان مي خوام که

برنامه هاشون ررو صريح اعلام کنن

 

مي تونين همه 5 دقيقه منتظر باشين؟

مرسي

 

هنوز از دست من راجع به ديروز ناراحتي؟

من از دست خودم ناراحتم چون .....

مي دونستم اين جواب نمي ده

خب من بهت کمک مي کنم يه مدير صحنه جديد پيدا کني

ولي اينجوري به نظر مي رسه

که داري سعي مي کني منو در بقيه قسمتهاي
زندگيت هم جايگزين کني

کي اينو گفته؟
تو گفتي

نهايتا همه اينحا رو ترک مي کنن

ولي چرا تو راجع به آينده خودت صحبت مي کني

بجاي آينده ما ؟

چون اونها به هم مرتبط نيستند

 

ببين من نمي گم فردا دارم اينجا رو ترک مي کنم

ولي بيا باهاش روبرو شيم

ما براي هميشه اينجا تمي مونيم

 

تو دنبال يه کالج تو کالفرنيايي

که کار درستي داري انجام مي دي

يک.
من دنبال يه کالج در شهر مورد علاقه توام

ما مي تونيم با هم بريم اونجا

آريا اينجوري کار نمي کنه

چرا نمي تونم وقتي که ما مي خوايمش

تمام نکته کالج اينه که تو دنيات رو وسيع تر مي کني

نه اينکه معلم انگليسي دبيزرستانت رو تو جعبه بزني

و اونو با خودت ببري

تو فقط معلم انگليسي دبيرستان من نيستي

 

تو خودت رو اينجوري مي بيني؟

نه ولي وقتي زمانش برسه تو اينجوري ميبيني

 

زوج جذابين نيستن؟

 

بايد خطوط خودمون رو حفظ کنيم

آره من هنوز دومين صحنه خودمو نگرفتم

شخصيت تو مشکوکه

تو نمايشنامه نگفته

بخاطر اينکه زير کلمات نهفته هست

به همين دليله که اون مشروب مي خوره

نه اون مشروب مي خوره چون بچه اون غرق شده

هانا تو اين نقطه حتي مادر بچه کوچولو

فکر مي کنه که اون قاتله رسيده

اينم غرق شدنه
خانم پيري که از پله ها ميافته پايين

سرايدار که به آتش کشيده بود......

من فقط راجع به همين صحنه صحبت مي کنم

مي تونه فکر کنه که اين يه تصادف بوده

ممکنه اتفاقي نببوده باشه
منظورت چيه؟

ما هيچوقت نپرسيديم که چه اتفاقي تو مهموني افتاد

بعدا مي بينمتون بچه ها باشه؟

سلام مايک مي خوام عکس ها رو ببينم

 

من واقعا اون بالا رو دوست دارم اميلي.....
*ماشالا هانا اون موقع چه عضلاني بوده*

 

و فکر مي کنم يکي ديگه هم دوست داشته باشه

 

نه

 

چرا؟ اون آب دهنش تو ليوان آبجوش سرازير شده

فقط برو باهاش صحبت کن
نه

برو باهاش صحبت کن

 

حالت خوبه؟
بهش دست نزن

مي رم کمک بيارم

يکي به 110 زنگ بزنه

 

هنوز نفس مي کشه

 

بايد الان بريم

 

چرا قبلا بهمون راجع به ايان که بالاي پله ها وايستاده بود نگفته بودي؟

تا الان راجع بهش فکر نکرده ببودم

 

اگه اون دختر خودش نيافتاده باشه پايين چي؟

 

شروع مي کنيم

 

چه خبره ؟

اون شبي که رفته بوديم به اون مهموني

خب راجع به چيه ؟
ما فکر مي کرديم آليسون

اولين نفري نبود که ايان بهش تجاوز کرده

 

نمي تونم الان اينکار رو بکنم
اين تلفن در حد توانايي هاي من نيست

نمي تونم هکش کنم
مي دونم برات زمان مهمه

مي خواي همينجوري ولش کني؟
اين مهمه

چرا؟ چرا مي خواي رمز ورود

جنا کاواناگ رو بشکوني؟

به تو ربطي نداره

 

از کجا مي دوني مال جنا ست؟

 

چون من کور نيستم

 

مي خواي بدوني که ديروز صبح چه اتفاقي افتاد؟

چون من اون خالکوبي رو برداشتم

 

نمي دونم راجع به چي حرف مي زني

 

خب تو چي فکر مي کني؟
مردم بد بدنيا ميان؟

 

زمان سختي داشتم تا اونو بفهمم

که کي شيطانه و کي مسته

 

فکر مي کنم فرقشو بدوني مونا

ولي بذار از بعضي از همکلاسي هات بپرسم

اسپنسر چي فکر مي کني؟

بله بعضي از مردم يه شيطان به تمام معني هستند

 

ما بايد از اينجا بريم

اونا شروع مي کنن به سوال پرسيدن از همه

نمي تونيم بدون آليسون بريم

من براي گلف راي گيري مي کنم

اين اشتباه بزرگيه

 

چي شده؟
چه اتفاقي افتاده؟

نديديش؟
کجا بودي؟

اون دختر با ايان بود

اون از پله ها افتاد پايين....
وحشتناک بود

مي تونين تو اتوبوس بهش بگين؟

 

به خودت توجه کن : مست کرده نپر

 

اگه مادرم بفهمه من اينجا بودم

تا 50 سالگي بايد تو خونه بمونم

بچه ها اگه مثل بچه ها فرار کنيم

قطعا ازمون سوال مي پرسن

 

چيکار مي کنه؟

ببخشيد.
من و دوستانم يه اشتباه کرديم

يکم زود مشروب خورديم قبل از اينکه غذا بخوريم

و هيچکدوممون احساس خوشايندي نداريم
که منتظر ماشين وايستيم

مي تونيم بهتون زحمت بديم که ما رو به رزوود برگردونين؟

 

چي ... به چي داري فکر مي کني؟

فکر مي کنم ما اتوبوس نمي گيريم

بفرماييد خانوم ها

جسورانه ترين حرکت ممکنه
که کمتر کسي ممکنه راجع بهش سوال بپرسه

 

فکر مي کنم شخصيت من کاملا خودخواهه

من حتي نمي دونم چطور بازيش کنم

خانم ورن از آينده مدرسه خودش محافظت مي کنه مونا

پس اون قابل بخششه يا نه ؟

نابخشودني بود اگه فقط به خودش فکر مي کرد

 

بيايد همينجا متوقفش کنيم

 

تمام اينها افکار خوبين

از همينجا فردا شروع مي کنيم

خطوط مربوط به خودتون رو مطالعه کنين

بعدا مي بينمتون

 

بچه ها

 

داريم به چي نگاه مي کنيم ؟

اين چرا اينجاست؟
اين چيه؟ اين خونه ؟

اميلي اينو از کجا گرفتي ؟

من نگرفتم. اونو هيچوقت نديدم.

 

اوه خداي من نه

فکر مي کني اين چيزي که ايان ازش استفاده کرد تا آليسون رو بکشه....
نه؟

بچه ها آروم تر
ما نمي دونيم که اين خون آليسونه

ما حتي نمي دونيم اين خونه

آره ولي نمي دونيم نيست

 

اين ديوونه کنندست

 

چرا بايد اينو اينجا قايم کرده باشه
تا همه ببيننش؟

چون اين يه حرکت جسورانست
هيچکس هيچوقت اينجا دنبالش نمي گرده

چرا مدال رو تو جعبه

درست بالاي ميزش پنهان کرده؟

چرا دفنش نکرده؟

چون اون 8 سالشه

بچه ها ما هممون اون فيلم رو ديديم

ايان اين مدال رو تو دستش نداشت

 

ما نديديم چي رو زمين بود

مي تونه تو وسايلش بوده باشه

اين مال اون موقعيه که تو هيلتون هد با هم بودن

واو

بايد چيکار کنيم ؟

بايد برش داريم

ما نبايد زمان رو ازدست بديم تا شواهد نابود بشن

اميلي راست ميگه

اين الان بايد بره پيش پليس

 

خب ما الان بايد چيکار کنيم؟

فقط صبر کنيم

 

چقدر طول مي کشه تا پليس بفهمه

که اون خون آليسونه؟

نمي دونم

اينو بهت گفتم
نمي خوام برم خونه

نمي خوام هيچ جايي نزديک ايان باشم

پس مي توني تو خونه من بموني

 

مي تونيم هممون تو خونه شما باشيم؟

 

نمي دونم شبيه اين ميمونه که بعد از اين ماجراي عجيب و غريب
دارم تيکه تيکه مي شم

 

نمي تونم باور کنم که انجامش داديم

اسلحه تو دستمون بود

 

بعد از تمام اين مدت انگار....

 

مثل اين مي مونه که آليسون مي تونه در آرامش استراحت کنه

 

آره هممون مي تونيم

 

خب يکم غذا بگيريم تو راه خونه اميلي

 

من نمي تونم امشب بمونم

بيينين باور کنين
نمي خوام امشب برم خونه

وليي مادرم يه صداهايي از زيرزمين ميشنوه

تو راجع به کيلب بهش نگفتي؟

فقط يه سري کار رو مي تونم يه روزه انجام بدم باشه؟

 

در واقع مي تونيم يه توقفي تو راه داشته باشيم؟

قول مي دم زياد طول نمي کشه

آره البته

 

صبر کن اميلي
ما به توبي زنگ نزديم

 

چي؟

بايد بهش بگيم چي پيدا کرديم

 

تو بهش بگو

 

بايد تو باشي که بهش مي گي

 

معذرت مي خوام که مزاحم شدم اما من

امشب خوابم نمي بره تا اينو نگم

کتت رو در بيار و بشين
نه نه نمي مونم

 

من فقط اومدم که بهت بگم که من براي بازي کردن

به دلايل اشتباهي ثبت نام کردم

پس من به طور رسمي کنار مي کشم

تو راست مي گفتي اين ايده وحشتناکي بود

آريا..... ولي هم تو داري اشتباه مي کني

در باره آينده تو هيچ نظري نداري

چه اتفاقي ممکنه فردا بيافته هيچکس نمي دونه

دوستم آليسون هم نمي دونست

اون به آيندش نرسيد
اون حتي به 16 سالگيش نرسيد

گوش کن...
نه بذار تمومش کنم

 

نمي دونم اگه در نهايت بخوام برم کاليفرنيا

يا يه روستاي ماهيگيري تو گوام
مهم نيست

 

ما هر دوتامون الان اينجايم

 

نمي تونيم از اينچيزي که الان داريم خوشحال باشيم؟

 

جواب خوبيه
**نمي دونم اگه قرار يود خيلي خوب جواب بده چيکار مي کرد**

 

هيچي برنداشتم اون مال منه آقا پليسه

 

داري مي رري؟

 

فکر مي کردم راحت مي شي

چرا همچين فکري مي کني؟

 

چون باهام مثل يه تيکه اشغال که

به کفشت چسبيده رفتار مي کني

 

حداقل از زمان حموم رفتنمون

 

ببين....

مي دونم . فقط...

 

آماده نبودم....

 

آماده براي ديدن اونقدر از من ؟

نه

 

آره

 

الان فکر ميکي بايد منو از خودت دور کني؟

 

اگه نخوام چي؟

اشکالي نداره

 

اگه بخوام چي؟

 

بازم اشکالي نداره

 

شما بچه ها اصلا خوابيدين؟

نه فقط اين پهلو اون پهلو مي شديم

اون پرت مي کرد من به خودم مي پيجيدم مي کردم

 

نمي تونم منتظرش بمونم تا از اينجا خارج بشه

فقط مي دونم الان تو ساختمونه

فکر کنين اون ميدونه اکه اون گم شده

خونش روي اون جايزه

منو اذيت مي کنه

بچه ها

 

اوه خداي من اونا مي خوان اونو

از در جلويي مدرسه ببرن

 

چرا داره مياد اينجا؟

خانم ها

 

کدوميکي از شما جايزه رو پيدا کرده ؟

 

اسپنسر هاستينگز کيه؟

 

پس اين يه تلاش گروهي بود

يا فقط شما سه تا توش دخالت دارين؟

 

منظورت چيه ؟

منظورم اينه تو بايد يکم تحقيق کني

هيچ مسابقه گلفي تو اون تاريخ تو هليتون هد نبود

در مورد خون چي؟

اين خون انسان نيست

 

مال موشه

 

نه ولي چرا بايد اونجا.....

سوالاتتون رو براي کلانتري نگه دارين

 

دنبالم بياين

 

بازرس براير؟

 

موش بيرونه
خون تو بعديه
*اي*

اي* اين جايزه رو برنامه ريزي کرده بود

ما نمي دونيم

www.zirnevis-online.co.tv
بزرگترين و به روز ترين سايت زيرنويس فارسي

بچه ها اون اونشب کجا بود؟

توي مهموني وقتي دختره افتاد

آليسون کجا بود؟

اون با ما نبود

 

با ما هم نبود

چي دارين مي گين؟

 

دارم مي گم ممکنه ايان نبوده که دختره رو هل داده

ممکنه ممکنه اون دختر مست سر راه آليسون بوده

چرا آليسون اونکار رو کرده؟

چون تو اون مهموني قرار نبود تصادفي همديگه رو پيدا کنن

 

اون ما رو اونجا برد چون ميخواست ايان رو ببينه

شايد براش کمين کرده بود

صبر کن يعني حالا به ايان اعتقاد پيدا کردين؟

فکر نمي کنين که اون آليسون رو کشته ؟

من اينو نگفتم
فکر مي کنم اون آليسون رو کشته

 

فقط خيلي چيزها هست که راجع به اون شب نمي دونيم

اوه خداي من
چيه؟

اگه جنا هم سد راهش براي رسيدن به ايان شده بود چي؟

اگه آليسون اون ترقه رو انداخته باشه

تو پارکينگ توبي در حاليکه مي دونسته که جنا اون توه چي؟

اون هممون رو تا الان احمق فرض کرده بود

تقديم به تمامي فيلم باراني هاي عزيز
دوستدار شما mehdi _r836
ترجمه اختصاصي فيلم باران
http://www.3.film-baran2.in/